من ، عامل اختلاط!!!

یادش بخیر

زمان امتحانها بود ، امتحان ریاضی1 داشتیم با یکی از این استادا که فقط ترم اول مجبوری باهاش درس میدن و ترم های دیگه کسی جرات درس خوندن با ایشون رو نداره

از اونجایی که ریاضی دوران دبیرستان خوب یادم مونده بود و به کمک دوست خوبی که داشتم و بهم ریاضی رو خوب یاد داده بود خیلی عالی واسه امتحان آماده بودم . 2،3ساعت قبل ار امتحان یکی از خانمها اومد گفت که ورقه ترم قبل استاد رو پیدا کرده و ازم خواست که چند تا سوال رو حل کنم ، منم که دیدم چندتایی شون رو میتونم حل کنم گفتم باشه !

همونجا تو سالن رو شوفاژ نشستم و 2نفر از خانمها و 3یا4نفر از گل پسرا جمع شدن و من حل کردم

اما یهویی دیدم 1کی(حراست) گفت آقا اینجا نه !  گفتم مگه مشکلی داره گفتن بلی تو سالن مطالعه و به صورت جداگانه ، گفتم مگه اینجا مشکلی داره ؟ گفت که آره شما باعث اختلاط (مختلط)دخترا و پسرا میشین ، واسه من که خیلی جالب بود

شدیدا عصبانی شدم و اگه دوستم آقا سروش نبود احتمالا ... رفتیم پیش رئیس دانشگاه آقای دکتر لک که خدا همیشه پشت و پناهشون باشه ، جریان رو گفتیم و ایشون با 1 شکلات و 1نصیحت ما رو فرستاد دنبال درس و مشقمون ، البته اون امتحان رو هم کلی خراب کردم و ناپلئونی پاس شدم

نظرات 1 + ارسال نظر
Nahal پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ب.ظ http://Nahal70.blogsky.comm

Chan bar began bande khoda ha?.???baba akhe Chera baese ekhtelat Mishin???nakonin in Kara ro khob.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد